داستان جالب در عین حال تکان دهنده





deathly hollows
















داستان جالب در عین حال تکان دهنده

این‌که همه این چیزها رو خالی بستم».

«یعنی چی»؟

«با دوست من نامزد شدی، بعد ولش کردی. اون هم خودش را توی آینده دید، اما خیلی زود خرابش کردی. حالا نوبت ما بود تا تو را اذیت کنیم. حقیقت اینه که یک ساعت پیش تصادف کردی، علت بیهوشی‌ات هم خستگی ناشی از کار بود. چیزیت نیست. هزینه بیمارستان را به صندوق بده، برو دنبال زندگی‌ات»!

«شما جنایتکارید! من الان می‌رم با رییس بیمارستان صحبت می‌کنم

این ماجرا ایده ی شخص رییس بیمارستان بود..

ازش شکایت می کنم.!

نمی تونی چون دوست صمیمی پدر نامزد جدیدته!؟


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده توسط criss angel در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,

و ساعت 17:26

درباره ی ما

به وب من خوش اومدید،من می خواهم اوقات خوشی رو تو این وبلاگ داشته باشیم این جا همه آزادن و می توانند هر کاری دوس داشته باشن بکنن. چیزای جالبی واستون می ذارم به شرطی که نظر یادتون نره و حتما عضو بشید،راستی تا یادم نرفته اینم بگم که من به غیر از خبر های هری پاتری خبرای دیگه ام میذارم خیلی چیزای دیگه پس حتما عضو بشید این وبلاگ متعلق به شماست پس تعارف نکنید و هر مشکلی که داشت به من اطلاع بدید حتی اگر تم وبم قشنگ نیست بگید که عوضش کنم ممنون ،بای!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

criss angel

»تعداد بازديدها:

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت: